۲۳ آبان ۱۳۹۰

کلینت ایست وود و اف . بی . آی

صندوق عقب مشکوک

دیشب فیلم جدید جناب کلینت ایست وود ( جی . ادگار . هوور ) رابا نقش آفرینی خوب لئوناردو د کاپریو دیدم .
 فیلم برای تماشاگری که به موضوع علاقمند نباشد کمی خسته کننده است . اینجا ( در آمریکا ) اما اکثر مردم او را می شناسند . کسی که تقریبا یک تنه سازمان اف . بی . آی . را بنیان گذاشته و نزدیک به نیم قرن مدیر اجرائی آن بوده است . با این همه او شخصیت  محبوبی هرگز نبوده است و طی این سالها  نه مردم دوستش داشته اند - نه سیاستمردان سنگش را به سینه زده اند .
هوور در این فیلم  شخصیت پیچیده ایست که معلوم نیست یک وطن پرست افراطی است یا یک آدم تشنه قدرت و مقام . از سوی دیگر اما دردوران بحران اقتصادی دهه سی  که پلیس های محلی آمریکا اکثرا عامی - بی سواد و بی ادب بودند و رشوه خواری امری عادی بود او پرسنل سازمان پلیسی اش را از جوانان دانشگاه رفته و خوش اندام و شیک پوش خانواده های متوسط آمریکا انتخاب کرد و اولین سازمان پلیسی آمریکا را که یک پنی رشوه در آن رد و بدل نشود در سالهای فقر زده بحران اقتصادی بنیان گذاشت . رئیس جمهور بد دهن آمریکا نیکسون معروف است که از او با صفت پیر مرد ( فلان لیس ) نام می برده است . اما برای جامعه ما که به شدت از بی نظمی رنج می برد و رشوه خواری و اختلاس از معضل های دست و پا گیر و بازدارنده آن است چنین شخصیتی فارغ از کمبودها و ضعف هایش یک شبه می تواند محبوب شود .
قصد مقایسه افراد و نهادها  را ندارم . به ویژه پدیده هائی بر آمده از دو فرهنگ و جهان بینی متفاوت . اما کدام آدمی هست که نخواهد نظم و قانونی بر ادارات و سازمانهای کشورش که باید به امور شهروندان رسیدگی کنند حکمفرما باشد .  

ارشاد یکی ازنهاد هائی است که من به رغم دوری - اخبار مربوط به آن را با دقت و کنجکاوی  بیشتری دنبال می کنم . و بسیار دیده ام که مدیران این نهاد  خود می دانند کمبودها و مشکلاتی دارند که اگر بر طرف نشود به مرور زمان بزرگ تر و غامض تر می شود .
من از مشکلات داخلی یا مالی شان اطلاعی ندارم اما چندین سال است که دیده ام هیچ مشکل عمده ای را که به امر ممیزی مربوط می شود به صورت بنیادی حل نکرده و  از میان بر نداشته اند . طرح هائی که ارایه می شود آنقدر نسنجیده و سطحی است که پیش نویس آن را پنداری آدم بی حوصله ای یک ساعته سر هم بندی کرده است  .


در طرح جدیدی که خیلی خبر ساز هم بوده است کوشیده اند دو باره خوانی کتابی را که اصلاحیه خورده است از سر باز کنند و از ناشر تعهد بگیرند که بازی در نیاورد و اشکالاتی را که گرفته اند اصلاح کند .
درست است که این طرح از حجم کار ارشاد می کاهد و انرژی پرسنل اداری بی جهت مصرف نمی شود . اما در عمل می تواند عواقب بسیار بدی داشته باشد و پای ناشرهای بسیاری  را سالیانه به دادگاه و مراجع قانونی باز کند و نهایتا نیز حکم به تعطیلی آن نشر داده شود .
 برای آنها که اطلاع چندانی  از نحوه کار سانسور ندارند باید بگویم کتابی که در مرحله اول  اصلاحیه می خورد و  باز می گردد  به ناشر و خالق آن سه پیشنهاد می دهند . یکی این که مورد اصلاحی حذف شود . و دیگری این که با استفاده از کلمه یا جمله ای دیگر آن مورد  اصلاح شود . و در حالت سوم به خالق اثر امکان جایگزینی می دهند . یعنی به فرض شعر یا داستان کوتاهی را بر دارید و شعر و داستان دیگری به جایش بگذارید .


 طرح جنجالی جدید فقط برای مورد اول که حذف کامل باشد کار می کند . اما در موارد دوم و سوم که مطالب جدیدی به متن افزوده شده از کجا معلوم که   خوشایند ارشاد باشد و قبل از چاپ  احتیاجی به ممیزی جدید نداشته باشد - مگر این که مسئولان خیال کرده باشند خالق اثر با فشاری که از سمت ناشر به او می آید دست به خود سانسوری خواهد زد .
از آن گذشته من از دوستان داخل کشوری بسیار شنیده ام که اگر قرار به خود سانسوری باشد آنها نمی دانند چه چیزی را باید سانسور کنند .  چرا که  اداره ممیزی سر مشقی برای سانسور ندارد و تا حدودی سلیقه ای عمل می کنند . در مورد کتابهای خودم چندین بار به چنین موردی  بر خورده ام که بیشتر نشان از عدم دقت ممیز دارد و سواد نا کافی او برای این کار . همین بس که تا به حال دو شعر را برای استفاده از واژه ( خدایان )  حذف کرده و کتابم را لاغر کرده ام .
می دانیم که  درفرهنگ و ادب ایران واژه  خدایان را برای  زئوس و آپولون وشخصیت های اسطوره ای رم و یونان باستان به کار می برند . ممیز این کتاب هر که بوده است صفت فراموشکار را که به خدایان داده ام نپسندیده و حکم به حذف آن داده است .
 به گمان من  ممیزی که کتابی در زمینه ادبیات را به دست می گیرد باید از دانشی نسبی در این زمینه بر خوردار باشد . من متاسفانه از طریق اشکالاتی که به کار خودم گرفته می شود می فهمم که آنها اکثرا  آگاهی چندانی در این زمینه  ندارند .

طرح بالا : کار آگاه
چوب نگاره  - کار عباس صفاری
22 در 24 سانتی متر
مرکب روغنی روی کاغذ ساتن  - 2010