۷ مهر ۱۳۹۷

تنهائی منهای غربت یا غربت تنهائی

 یدالله رویائی عزیز به گمانم تنها شاعر بازمانده از دوران طلائی شعر معاصر ( ده های 40 و 50 ) است که در فیس بوک صفحه ای دارد و خود نیز به امور آن رسیدگی می کند .  رویائی سالهاست ساکن دهکده ایست نزدیک پاریس ، او
از همان آغاز کارِ ( فیس بوک ) به جمع مجازیان پیوست و با استفاده از همین فضای مجازی است که هر از گاه شعر جدیدی را منتشر می کند و یاد داشت های موجز و پر معنی اش را خطاب به عباس و آرشی خیالی می نویسد . با تواضع و فروتنی دنیا دیده و مدرنش به سئوال ها و نامه های دوست و دشمن نیز در همان صفحه پاسخ می دهد .
نمی دانم آنهائی که  او را در فیس بوک می بینند هرگز شده است از خود بپرسند رویائی با چنین جایگاه و سن و سال و سابقه ای در فیس بوک چکار می کند و این دنیای مجازی به کدام نیازش پاسخ می دهد یا دردی را از او درمان می کند  
سالها پیش صاحب یکی از کتابفروشی های وست وود ( خیابان کسبه ایرانیان در لُس آنجلس ) حرفی زد که می تواند پاسخ درخوری بر این پرسش باشد . 
زنده یاد شاملو طی اقامت یک ساله اش در آمریکا مدتی را نیز مهمان طرفدارانش در لس آنجلس بود و طی آن مدت به رغم بیماری و دوا درمان ، طرفداران او لحظه ای رهایش نمی کردند . روزی نشسته در مغازه همان کتابفروش مذکور شاملو را که در تدارک بازگشت به ایران بود دیدیم که این بار همراه فقط ( دو نفر ) از پیاده رو می گذشت و اینجا بود که رفیقمان گفت کجاش رو دیدی . اینجا ایالات متحده غُرباست . شاملو فعلا مهمان است و قدمش روی چشم . اگر ماندگار شود به یک سال نمی کشد که طرفداران غیبشان می زند  و شرط می بندم آن روز  سر تا سر وست وود را هم که قدم بزند تنابنده ای از مغازه اش بیرون نمی آید که سلامی عرض کند .      

۶ مهر ۱۳۹۷

مثل خواب دم صبح

نشر ثالث منتشر کرده است -----------------------
( مثل خواب دم صبح ) گزیده اشعار
400 صفحه - سی و پنج هزار تومان
موجود در فروشگاه های زنجیره ای شهر کتاب و کتابفروشی های معتبرکشور
====================



       نقطه پایان    

ناگهان
غیبت که زد
یکی پا بر پدال گاز
یکی پا در رکاب اسب
و یکی پا در صندل های پرسیوس
به جستجویت بال در آوردند

عاشق ترینشان نیز
با سری در هاله سودا
سهمش از سرنوشت را
مانند قاصدکی بی پروا
در قفای تو پریشان کرد

پشیمان از غیبت کُبرایشان
به خانه که باز آمدند
متفق الرای شهادت دادند
که از چشمان شعله ور
و خانمان سوزت
هیچ نشانی نیافته اند
جز دو شمع مرده
در محراب معبدی باستانی

سهمت از سیب افسونگر حوا
آنقدر کم بود
که اوج دلپذیر هیچ سرنوشتی نشدی
و سر انجام
نقطه ای سیاه و سرگردان
که بر پایان خوش هیچ قصه ای
قرار نگرفت . 
---------
صندلهای پرسیوس = کفش های بالداری که پرسیوس را به پرواز در می آوردند

۲۱ شهریور ۱۳۹۷

نشریات ادبی خارج از کشور

گفتگو با رادیو بین المللی فرانسه
-----------------------------------------------
https://player.fm/series/series-1300524/nshryt-dby-khrj-z-yrn-7-nshryhhy-khrj-skhwy-prtb-
 dbyt-mhjrt-bwd-gftwgw-b-bs-sfry
-------------------------------------------------------

گفت‌وگو از مصطفی خلجی 
عباس صفاری، شاعر ایرانی مقیم آمریکا، در چهار دهه گذشته به طور عمده با چهار نشریه ادبی خارج از کشور همکاری کرده است: "برآیند"، "کبود"، "سنگ" و "کاکتوس". صفاری در گفت‌وگو با بخش فارسی رادیو بین‌المللی فرانسه از تجربه‌های همکاری با این نشریات می‌گوید و تأکید می‌کند که آنها همچون سکوی پرتاب برای نویسندگان و شاعران خارج از کشور بودند. با این حال، عباس صفاری هم مثل دیگر کسانی که در این سالها در خارج از ایران در کار انتشار نشریه بوده‌اند، معتقد است که ظهور اینترنت به افول این نشریات انجامید. او با این حال تأکید می‌کند که اینترنت، جای خواندن شعر نیست. صفاری که در نشریه سنگ، مسئولیت بخش شعر را برعهده داشت، درباره اشعار ارسالی به این نشریه و همچنین وضعیت شعر فارسی در خارج از ایران توضیح می‌دهد. او که در سال‌های اخیر اشعار خود را در داخل ایران منتشر می‌کند، می‌گوید در آینده بهترین‌های ادبیات تولید شده در خارج از کشور به بدنه اصلی زبان فارسی در ایران می‌پیوندد.