تا همین پنجاه سال پیش وقتی روی پشت بام از خواب بیدار می شدی و به پانورامای شهر یزد در نور طلائی صبح نگاه می کردی جنگل کهربائی رنگی در برابرت می دیدی از بادگیرهای بزرگ و کوچک که در حال خنک کردن زیر زمین خانه ات بودند برای خواب و استراحت بعد از ظهر .
چند سال پیش در سفری به این شهر هر چه دور بینم را به اطراف گرداندم نتوانستم عکسی بگیرم که بیشتر از ده بادگیر را در آن بگنجانم . چه بر سر مابقی آمده است را باید از مردمی پرسید که خوابیدن در زیر کولر آپارتمان را به خواب در زیر نسیم بادگیر ترجیح داده اند .
من در محله ی شش بادگیری یزد به دنیا آمده ام . لوگوی این وبلاگ حاصل نوستالژی آن سالهاست . طرح جدید آن را نیز خانم طوبا محمد خان طراحی کرده و از ایران برایم فرستاده است . دستش درد نکند .