مهمانی واژه های عباس صفاری
==================
امیر حسین جلالی
مجموعه تازه ای از شعرهای عباس صفاری به تازگی توسط انتشارات مروارید به بازار نشر ارائه شده . صفاری یزدی ست و ساکن لوس آنجلس . از او پیش از این "کبریت خیس" و "دوربین قدیمی" هم در ایران انتشار یافته . وی با همان اولین مجموعه نشر یافته اش در وطن ( دوربین قدیمی ) قدر یافت و جایزه شعر کارنامه را از آن خود کرد .
مرحوم منوچهر آتشی در مورد او گفته که کارهای صفاری ورای نیهیلیسم غربی و نوعی بازی گرفتن مرگ و زندگی ست . من اما فکر می کنم تعبیر " هویت چهل تکه " داریوش شایگان در مورد اندیشه صفاری صادق است . اما این چند فرهنگی و چند پارگی معادل تشویش و بیگانگی نیست . بلکه او به ترکیبی از فرهنگ های متفاوت و متناظر رسیده که این ترکیب موجد حداقل تزاحم و حداکثر آشتی ست .
این گونه است که همان زمانی که به روایتی روزمره از تجربه های زمینی و البته پر از پیچیدگی بشر مدرن می پردازد آرزو می کند روح زیبای بادگیری فروخفته در او حلول کند . نسخه ای که ایرانی رویاروی با مدرنیته بدان سخت نیازمند است . یعنی ترکیبی هم شرقی و هم غربی . ویژگی دیگر کار او که به اشعارش ارزشی ویژه می دهد تنوع واژگانی به کار رفته در تک تک شعرهاست . ویژگی که شاید بتوان در کارهای معدودی نفرات چون شاملو سراغ گرفت .
به هر روی با این چند دفتر ، صفاری به تشخصی در زبان و محتوا رسیده که او را در جایگاهی ویژه نشانده . چنان که نمی توان کاری کرد جز بی قراری برای اثر تازه او . اگر این تازه اثر او یعنی "خنده در برف "را تهیه کردید پیش از همه شعرها به سراغ " خطاب به سنت آگوستین و شیخ صنعان بروید " ضرر نمی کنید !