
من اما از شما چه پنهان در روزگاران خیلی ماضی چرکنویس هایم را که پر از خط خوردگی بود در ته کشو میز و جعبه های مقوائی پنهان می کردم و بر این باور بودم که اگر اهل بخیه ای ببیند به این دشواری شعر می نویسم اسباب خجالت خواهد بود . دلم نیز نمی آمد آنها را دور بریزم چون بعضی از بخش های خط خورده را دست مایه شعر دیگری می کردم . این وضع کمابیش ادامه داشت تا آمدم به غرب و دیدم جنگ های ادبی این سوی دنیا هر از گاهی دست خط شاعر را نیز در برابر شعرش چاپ می کنند . ( متاسفانه چنین رسم آمزنده ای در ایران چندان رایج نشده است . ) این دست خط ها غالبا پر از خط خوردگی بودند و دلیل چاپشان نیز همین خط خوردگی ها بود که به نوعی شیوه نگارش و حک و اصلاح را به شاعران جوان و تازه کار یاد می داد . با دیدن این چرکنویس ها خیالم قدری آسوده شد که فقط من نیستم که پس از نگارش با ساطور به جان متن می افتم . با این وجود خیالم زمانی کاملا آسوده شد که در دهه هشتاد میلادی چرکنویس سر زمین هرز ، ( که الیوت قصابی آن را با خیال راحت به ازرا پاوند سپرده بود ) منتشر شد . ازرا پاوند با وجودی که نیمی از شعر را حذف کرده بود از هیچ پراگرافی نیز بدون حک و اصلاح نگذشته بود . یک نسخه از آن چرکنویس را که دانشگاه هاروارد چاپ کرده بود همان زمان خریدم و فرستادم برای احمد اخوت که با هم نامه نگاری داشتیم . صفحاتی از چرکنویس رمان اولیس جیمز جویس را نیز طی همان دوره دیده بودم . اما بی خبر از این که هر دو کتاب بهترین شعر و بهترین رمان قرن بیستم خواهد شد .
----------------------------------------------------------------
چرکنویس سرزمین هرز
چرکنویس اولیس