۱ دی ۱۳۹۳

بره جائی که غم نباشه

لرزش دست هایش روز به روز 
بیشتر می شود 
حلقه دور چشمانش کبودتر 
می گوید از عواقب بی خوابی است 

قلبش را که نمی توان دید 
اما اگر بپرسی خواهد گفت 
شبیه قلب های خالکوبی شده است 
بر بازوی دل شکستگان 
و بی رحمانه از میانش 
گذشته همان تیر نازک خون آلود.
==========
تصویر ضمیمه : چوب نگاره 
بره جائی که غم نباشه 
مرکب روغنی روی کاغذ برنج 
۸ در ۱۱ اینچ