۱۵ مهر ۱۳۹۵

آخرین شعر ولادیمر مایاکوفسکی


از مجموعه ابر شلوار پوش
ترجمه: یوسف اباذری 

اين شعر را که پس از خودكشي ماياكوفسكي در جيب او يافته اند ظاهرا آخرين شعر اوست

...........................................................


ساعت از نه گذشته، بايد به بستر رفته باشي
راه شيري در جوي نقره روان است در طول شب
شتابيم نيست،با رعد تلگراف
سببي نيست كه بيدار يا كه دل‌نگرانت كنم
همانطور كه آنان مي‌گويند،پرونده بسته شد
زورق عشق به ملال روزمره در هم شكست
اكنون من و تو خموشانيم،ديگر غم سود و زيان و اندوه و درد وجراحت چرا‌؟
نگاه كن چه سكوني بر جهان فرو مي‌نشيند
شب آسمان را فرو مي‌پوشاند به پاس ستارگان
در ساعاتي اين‌چنين، آدمي بر‌مي‌خيزد تا خطاب كند
اعصار و تاريخ و تمامي خلقت را.

========================
تصویر زمینه : مایاکوفسکی
چوب نگاره - کار عباس صفاری
مرکب روغنی - روی کاغذ مات
۱۱ اینچ در ۱۷ - ۲۰۱۲