عباس صفاری
جایزه نوبل ادبیات امسال به خواننده و ترانه سرای آمریکائی باب دیلن تعلق گرفت . اگر چه هنوز هیچگونه اعتراض رسمی ی به این انتخاب نشده است اما تردیدی نیست که بسیاری از اهالی ادبیات از شنیدن این خبر غافلگیر و شوکه شده اند . این نخستین باری است که یک (خواننده مولف ) به این جایزه دست می یابد و اعلام خبر آن به قدری غیر منتظره است که به نظر می رسد سخنگوی آکادمی نوبل که از طرفداران ( دیوید بوئی ) بوده است خود نیز از تعلق گرفتن جایزه به باب دیلن تعجب کرده و در برابر خبر نگاران می کوشد حقانیت آن را توجیح کرده و توضیح دهد که بر چه مبنا و متر و معیارهائی جایزه به باب دیلن رسیده است .
باب دیلن بی تردید تاثیر گذار ترین هنرمند ژانر راک اند رول است که نو آوری هایش در هر دو عرصه آهنگ سازی و تصنیف ترانه تحولی انقلابی را در موسیقی راک و پاب غربی ایجاد کرده است . گروه هائی مانند ( بیتلز ) و ( رولینگ استونز ) چه بسا اگر با ترانه های دیلن آشنا نمی شدند به راه دیگری رفته بودند و ( راک پاستورال ) آمریکائی نیز اگر تاثیر دیلن نبود پا از محدوده ایالات و شهرک های کشاورزی فراتر نمی گذاشت و طرفدارانی در کلان شهر ها پیدا نمی کرد . دیلن گذشته از صدایش که شباهت زیادی به خوانندگان فولکلوریک دارد ، با انتخاب ساز دهنی و بنجو که سازهائی کاملا فولکلوریک محسوب می شدند میان موسیقی مدرن روز و سنت فولکلور آمریکا پیوندی ایجاد کرد که شاید پیش از اقدام او به این کار ناممکن یا در نهایت بی ثمر به نظر می رسید .
گفته اند باب دیلن که از خانواده ای کلیمی و نام اصلی اش ( رابرت آلن زیمرمن ) بوده است نام فامیلی دیلن را به خاطر علاقه و ارادتی که به دیلن توماس شاعر داشته بر گزیده است . اگر چه رگه هائی از شیوه زندگی و شعر دیلان توماس را در کار و زندگی او نیز مشاهده کرده اند اما به گمان من ترانه های او را به نوعی می توان ادامه اشعار والت ویتمن ، ویلیام کارلوس ویلیامز و ای . ای . کامینز محسوب کرد . به زبان دیگر ترانه های دیلن نقبی است که سنت شعر آمریکائی به عالم موسیقی می زند و همین ویژگی است که کار او را در عرصه تصنیف ترانه و انتخااب کلام از خوانندگان دیگری مانند لئونارد کوهن که به گمانم شاعر قدر تری
نسبت به اوست متمایز می کند .
تردیدی نیست که اگر قرار بود جایزه ای را به تاثیرگذارترین هنرمند راک قرن بیستم اختصاص بدهند حق مسلم باب دیلن بودو باید به او تعلق می گرفت ، اما جایزه نوبل ادبیات و باب دیلن ؟؟ هضمش قدری مشکل است و شاید بیانگر این واقیت دردناک که طی چند دهه اخیر گرایش های مردم پسندانه در هنرهای نوشتاری غرب سیری سعودی داشته است و عمر غول های جهان ادب دارد به انتها می رسد . خارج از جهان غرب نیز نوبل همواره نظر به سیاست های حسابگرانه داشته است . زمانی نویسنده ها و شاعران چپ گرا و مارکسیست جهان سوم ، مانند اوکتاویو پاز ، پابلو نرودا و مارکز شانس بیشتری برای گرفتن این جایزه داشتند و شخصیت تاثیرگذاری مانند خورخه لوئیس بورخس را به خاطر تمایلات دست راستی اش کنار می گذاشتند و امروزه جایزه به نویسنده ای با گرایش های افراطی راست مانند ماریوس بارگاس یوسا تعلق می گیرد .
نکته دیگر این که جایزه ای با ارزش بیش از یک ملیون دلار غالبا به شاعر و نویسنده ای داده می شد که یک عمر چشمش به دست ناشر و تیراژ کتابش بوده است و دریافت این وجه رفاهی در سالهای پایانی عمرش ایجاد می کرد . باب دیلن در حال حاضر مولتی میلیونر و احتمالا ثروتمند ترین فردی است که تا به حال این جایزه را برده است . امیدوارم حضرتش این وجه ناچیز را به نهاد یا بنگاهی خیریه اهدا کند .
باب دیلن بی تردید تاثیر گذار ترین هنرمند ژانر راک اند رول است که نو آوری هایش در هر دو عرصه آهنگ سازی و تصنیف ترانه تحولی انقلابی را در موسیقی راک و پاب غربی ایجاد کرده است . گروه هائی مانند ( بیتلز ) و ( رولینگ استونز ) چه بسا اگر با ترانه های دیلن آشنا نمی شدند به راه دیگری رفته بودند و ( راک پاستورال ) آمریکائی نیز اگر تاثیر دیلن نبود پا از محدوده ایالات و شهرک های کشاورزی فراتر نمی گذاشت و طرفدارانی در کلان شهر ها پیدا نمی کرد . دیلن گذشته از صدایش که شباهت زیادی به خوانندگان فولکلوریک دارد ، با انتخاب ساز دهنی و بنجو که سازهائی کاملا فولکلوریک محسوب می شدند میان موسیقی مدرن روز و سنت فولکلور آمریکا پیوندی ایجاد کرد که شاید پیش از اقدام او به این کار ناممکن یا در نهایت بی ثمر به نظر می رسید .
گفته اند باب دیلن که از خانواده ای کلیمی و نام اصلی اش ( رابرت آلن زیمرمن ) بوده است نام فامیلی دیلن را به خاطر علاقه و ارادتی که به دیلن توماس شاعر داشته بر گزیده است . اگر چه رگه هائی از شیوه زندگی و شعر دیلان توماس را در کار و زندگی او نیز مشاهده کرده اند اما به گمان من ترانه های او را به نوعی می توان ادامه اشعار والت ویتمن ، ویلیام کارلوس ویلیامز و ای . ای . کامینز محسوب کرد . به زبان دیگر ترانه های دیلن نقبی است که سنت شعر آمریکائی به عالم موسیقی می زند و همین ویژگی است که کار او را در عرصه تصنیف ترانه و انتخااب کلام از خوانندگان دیگری مانند لئونارد کوهن که به گمانم شاعر قدر تری
نسبت به اوست متمایز می کند .
تردیدی نیست که اگر قرار بود جایزه ای را به تاثیرگذارترین هنرمند راک قرن بیستم اختصاص بدهند حق مسلم باب دیلن بودو باید به او تعلق می گرفت ، اما جایزه نوبل ادبیات و باب دیلن ؟؟ هضمش قدری مشکل است و شاید بیانگر این واقیت دردناک که طی چند دهه اخیر گرایش های مردم پسندانه در هنرهای نوشتاری غرب سیری سعودی داشته است و عمر غول های جهان ادب دارد به انتها می رسد . خارج از جهان غرب نیز نوبل همواره نظر به سیاست های حسابگرانه داشته است . زمانی نویسنده ها و شاعران چپ گرا و مارکسیست جهان سوم ، مانند اوکتاویو پاز ، پابلو نرودا و مارکز شانس بیشتری برای گرفتن این جایزه داشتند و شخصیت تاثیرگذاری مانند خورخه لوئیس بورخس را به خاطر تمایلات دست راستی اش کنار می گذاشتند و امروزه جایزه به نویسنده ای با گرایش های افراطی راست مانند ماریوس بارگاس یوسا تعلق می گیرد .
نکته دیگر این که جایزه ای با ارزش بیش از یک ملیون دلار غالبا به شاعر و نویسنده ای داده می شد که یک عمر چشمش به دست ناشر و تیراژ کتابش بوده است و دریافت این وجه رفاهی در سالهای پایانی عمرش ایجاد می کرد . باب دیلن در حال حاضر مولتی میلیونر و احتمالا ثروتمند ترین فردی است که تا به حال این جایزه را برده است . امیدوارم حضرتش این وجه ناچیز را به نهاد یا بنگاهی خیریه اهدا کند .