( قرائت شده در شب مراسم جایزه )
«شاعری که سر و کار جدی با زبان دارد ، بهمرور و چه بسا ناخودآگاه ، دیواری به دور خود میکشد از جنس همان زبان ؛ دیواری شیشهای و "کریستالیزه" که هرچه ضخیمتر میشود، شفافتر شده، و عمق و گسترهی بیشتری از هستی را در برابر او میگشاید . دیگر فرقی نمیکند ساکن و باشندهی این پناهگاه شیشهای ، مقیم کرمان و کاشان باشد یا کالیفرنیا و آلمان .
من طی سی و چند سال گذشته یکی از باشندگان چنین پناهگاهی بودهام که هر چه را از ورای آن دیده یا حس و اندیشه کردهام ، سر و سامان داده و در حکم «نامههایی به خانه پدری» به آدرس سرزمینی که در میان هنرهای زبانی اش شعر هنوز حرف اول را می زند به پست سپردهام . انتشار آنها چه در ایران و چه خارج از مرز، برای من نه فقط در حکم برداشتن باری از دوش، بلکه اسباب رهائیام از رخوت و روزمرگی و غیابهای هراسانگیزی بوده است که جز دامن زدن به «غم غربت» و همرنگ زمانه شدن، ثمرهی دیگری نمیتوانسته داشته باشد.
طی این سالها حس اینکه این اعتراف"نامهها" بهدست گیرندگانی رسیده است که با دقت و علاقه آنها را خواندهاند، خستگی این شنای خلاف جهت را از تن و روان من بهدر برده است.
اما تعلق گرفتن جایزه معتبری به آن در شرایطی که نامزدهای دیگر جایزه یا از چهرههای درخشان و ماندگار شعر معاصر هستند ، یا از چهرههایی که بیتردید قافلهسالارهای این کاروان هزارساله در آیندهای نه چندان دور خواهند بود، بیش از توقع و انتظار من است. حق و حقیقت این است که این جایزه به تمام نامزدهای خلاق آن تعلق دارد ؛ بویژه به سپانلوی عزیزم که میدانم جسارت گرفتن آن را در حضور نام بزرگوارش بر من و ما خواهد بخشید.
اعتبار هر جایزهای گذشته از مقام همکاران و بنیانگذاران آن، در گرو تداوم و ماندگاری آن است. ضمن آرزوی ماندگاری این جایزه، برای دبیر محترم آن آقای علیرضا بهرامی عزیز و دیگر دستاندرکاران و داوران محترم آن آرزوی موفقیت و تندرستی دارم». با سلام و احترام عباس صفاری
=================================================
* - عکس از فواد فرح
* این یاد داشت مختصر را به درخواست جناب بهرامی جهت قرائت در مراسم جایزه شعر خبرنگاران نوشته ام که آنجا پس از تقدیم جایزه از جانب من قراذت شده و سپس در اخبار ایسنا و چندین بنگاه خبری دیگر نیز درج گردیده است . اما به علت کمبود وقت آن را سریع نوشته و و فرصت ویراستاری اش را نداشته ام . متن بالا فرم نهائی و کاملتر آن است . \